تورک شامان

رهایی در بیداریست و اسارت نتیجه جهل انسان

تورک شامان

رهایی در بیداریست و اسارت نتیجه جهل انسان

سیاست و حکومتداری در ترکیه نوین

توسعه اقتصادی - سیاسی ترکیه و الگوسازی برای کشورهای منطقه

 

اعتقاد به دوستی با همه ملل و تداوم نداشتن دشمنی با اقوام و ملل گوناگون از اصلی ترین اصول سیاستی ترکیه محسوب می گردد که نشانگر سیاستی مبتنی بر منافع ملی و حفظ وضع موجود به حساب می آید.در دهه 1990 این برداشت در میان سیاستمداران ترک وجود داشت که برای پذیرفته شدن در اتحادیه اروپا باید ترکیه سیاست مبتنی بر بازیگر مهم چند منطقه ای[1] را در پیش گیرد و بر این اساس ترکیه به سمت خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز حرکت نمود

. ضمن گسترش روابط با اسرائیل ، به مسائل جهان اسلام نیز بیشتر توجه کرد، در حالی که روابطش را با غرب و ایالات متحده نیز حفظ نمود.پژوهش حاضر ضمن بیان اجمالی از عملکرد حزب عدالت و توسعه ، به چهارچوب کلی سیاست های منطقه ای این حزب نیز اشاراتی دارد که روابط ترکیه با کشورها ی مهم و مناطق پیرامونی اش را به به عنوان مصادیق عملی این چهارچوب بیان می دارد.

 

 

ترکیه ، سیاست خارجی ، سیاست منطقه ای ، اورآسیا ، خاورمیانه ، سیاست چند وجهی ، بازیگر چند منطقه ای.

 

مقدمه :

یکی از ویژگیهای قابل توجه و مهم سیاست خارجی ترکیه را می توان ثبات رفتاری و وفاداری کارگزاران این کشور به اصول سیاست خارجی خود دانست. به رغم تغییرات و تجدیدنظرهایی که به مناسبت تحول اوضاع (عمدتاً) منطقه ای و بعضاً بین المللی در سیاست خارجی این کشور صورت گرفته است، می توان گفت اصول سیاست خارجی ترکیه همان اصول کمالیسم است که  از ابتدای تاسیس جمهوری نوین ترکیه در این کشور وجود داشته است. با این وجود ترکیه امروز شدیدا بدنبال افزایش نقش در مناسبات منطقه ای و به تبع آن بین المللی است و با این اصل در پی کاهش آسیب پذیری استراتژیک خود نیز هست.در حال حاضر  استراتژیست های ترک علاوه بر نادیده گرفتن مزیت حفظ روابط با غرب ؛ به صورت جدی روی خاورمیانه و اورآسیا نیز تمرکز کرده اند و این استدلال را مطرح می کنند که سرنوشت ترکیه در این مناطق رقم خواهد خورد.

پس از حوادث قبرس و تحریم غرب علیه ترکیه، آنکارا در سیاست های خاورمیانه ای خود تجدیدنظر نموده و توجه بیشتری به کشورهای عرب و منطقه نمود. از طرفی با توجه به نوع نگاه خاص سران حزب عدالت و توسعه به منطقه خاورمیانه ((که حتی شاهد نامگذاری سال 2007 در سیاست خارجی به عنوان «سال خاورمیانه» بوده ایم)) باید منتظر افزایش فعالیت در حل بحران ها و چالش های منطقه باشیم  و به نظر، ترکیه به این نتیجه واقف باشد که امنیت ملی کشورها در خاورمیانه یک معما است؛ یعنی راه حل روشن و نتیجه مشخصی ندارد. در منطقه بی ثبات داشته باشند بدون آنکه به کشور سومی آسیب برسانند . ترکیه هم از این قاعده مستثنی نیست روابط این کشور با بسیاری از کشورهای منطقه شاهد این مدعا است. (1)

احمد داووداوغلو در کتاب خود با عنوان «عمق استراتژیک» ضمن اشاره به موقعیت جغرافیایی فرهنگی منطقه تاکید می کند که ترکیه به عنوان تنها کشوری که دارای تجربه های تاریخی در این خصوص می باشد باید ابتکار عمل را در دست بگیرد. وی این اقدام را هم برای آینده منطقه و هم به جهت حفظ تمامیت ارضی ترکیه حائز اهمیت می داند.(2)حزب حاکم عدالت و توسعه نگاهی جامع به مسایل خاورمیانه داشته و تمام تحولات این منطقه را در مسائل ترکیه تأثیرگذار تلقی می کند. این حزب امنیت خاورمیانه را امنیت ترکیه می داند و در مسائل مهم منطقه، اتخاذ سیاستی فعال و پیشگیرانه را یک ضرورت قلمداد می کند و از نظر راهبردی ، ترکیه بخشی از خاورمیانه بوده است. درک این نکته که رابطه راهبردی جدید ترکیه با منطقه مستلزم شناخت ترکیه ای است که آتاتورکیسم محور و کاملا همسو با غرب است کشوری که می خواهد به یک دولت غربی و توسعه یافته تبدیل شود. ترکیه که بیش از نیم قرن تحت حاکمیت تفکر آتاتورک  بوده است و همواره به گونه ای رفتار کرده است که گویی خاورمیانه وجود نداشت.

 

سیاست خارجی دولت عدالت و توسعه

با مروری بر سیاست خارجی حکومت حزب عدالت و توسعه می توان دریافت که مقامات آنکارا سعی کرده اند تا سیاست خارجی ترکیه را در حیطه منطقه ای و بین المللی متوازن سازند. بدین مفهوم که دیگر نمی توان برای تحلیل سیاست خارجی ترکیه صرفاً بر وجهه غرب محوری و غرب گرایی توجه کرد. سیاست نگاه به شرق، توجه بیشتر بر حوزه خاورمیانه نمایی متوازن به سیاست خارجی ترکیه بخشیده است.

اصول سیاست منطقه ای ترکیه می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1)                 عدم مداخله در امور داخلی کشورهای خاورمیانه؛

2)                 عدم مداخله در مناقشات بین کشورهای منطقه؛

3)                 توسعه روابط دوجانبه با کشورهای منطقه؛

4)                 اولویت دادن به روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای منطقه.[2](3)

در حوزه سیاست خارجی ، ترکیه در راستای تبدیل شدن به قدرتی چند منطقه ای حرکت خواهد کرد ؛ یعنی ضمن حفظ روابط با اروپا  و آمریکا در محیط پیرامونی خود نیز به شدت فعال خواهد شد. دولت عدالت و توسعه در سایه ی رویکرد تأثیرپذیری ترکیه از تحولات منطقه و در راستای استراتژی « به صفر رساندن مشکل با همسایگان»[3] و در چارچوب استراتژی «ایجاد کمربند امنیتی در پیرامون»[4] به گسترش روابط با کشورهای منطقه پرداخته است و برای تحقق این هدف از ابزار و تکنیک تماس مستمر با کشورهای مذکور بهره می گیرد. ترکیه امروز در راه گسترش روابط با همسایگانش توانسته است در پیشگیری از شکل گیری و قدرت یافتن گروه های مذهبی و قومی افراطی در منطقه، نقش مؤثری ایفا نماید. حزب حاکم عدالت و توسعه، همچنین مسائل فلسطین و لبنان را از نزدیک دنبال می کند و کنترل تحولات منطقه و ایفای نقش در این تحول را از اولویت های سیاست منطقه ای ترکیه می انگارد. دیدگاه حزب عدالت و توسعه پیرامون مسائل منطقه خاورمیانه، ماهیت موقتی و تکنیکی ندارد، بلکه به مثابه یک ضرورت استراتژیک و دراز مدت در نظر گرفته شده است. این حزب نگاه امنیتی خود پیرامون خاورمیانه را در چهار اصل سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تنظیم نموده است.در این میان حزب مذکور تروریست ها را مانع اساسی توسعه مناسبات منطقه ای می داند و معتقد است که در راه مبارزه با تروریسم باید از هر روشی به شکل مؤثر بهره گرفت.(4)

نکته قابل تأمل در برابر سیاست های ترکیه این نکته مهم است که ؛ بیشتر کشورهای منطقه اقدامات ترکیه را با نیت های خیر خواهانه ای می نگرند که در پی بازسازی ریشه های اسلامی و افزایش استقلال از واشنگتن است. به ویژه اعراب هوش و حواس خود را اکنون باز یافته اند که یک ترکیه دموکراتیک می تواند به واشنگتن در کمک به تهاجم آمریکا علیه عراق «نه» بگوید ، چیزی که حاکمان مستبد عرب جرأت انجام آن را نداشتند.(5)

 

2-1)آسیای مرکزی

بررسی جایگاه و اهمیت آسیای مرکزی[7] در درون راهبرد کلی سیاست خارجی ترکیه موید این حقیقت است که نه تنها در خصوص آسیای مرکزی، بلکه در مورد سیاست کلی آسیایی  ترکیه  نقطه ضعفهای مهمی وجود دارد. این کاستی مانع ایجاد روابطی هماهنگ ، مرحله بندی شده و باثبات بین راهبرد کلی مربوط به آسیا و سیاست معطوف به آسیای مرکزی گشته است.از نظر بسیاری از صاحبنظران ترک؛ آسیای مرکزی موقعیت کلیدی را در خصوص ایجاد راهبرد نفوذ ترکیه به عمق آسیا را دارا می باشد. ترکیه باید از یک طرف استعداد بکارگیری روابط خود با کشورهای برون آسیایی نظیر اتحادیه اروپایی و آمریکا را در داخل آسیا داشته باشد ، و از طرف دیگر با تحت نظر گرفتن مستمر تغییرات حاصل در معادلات درون آسیایی دیپلماسی را دنبال نماید که در نتیجه آن احتمال تنها ماندن در برابر یک بلوک را در منطقه از میان ببرد. (10)

 حزب حاکم عدالت و توسعه در راستای سیاست مسئولیت تاریخی ترکیه در برابر دولت ها و جوامع ترک تبار و مهم ، گسترش مناسبات با این جمهوری ها را مقدم بر سایر منافع می داند و در این خصوص در حوزه جمهوریهای ترک آسیای مرکزی، به جای رقابت با روسیه به همکاری با این کشور می اندیشد؛ این حزب مدعی است که دولت متبوعش در برقراری ارتباط با جمهوریهای ترک موفقتر بوده است. اجلاس کشورهای ترک که سالها بود برگزار نمی گردید که در دوره ی حاکمیت آنها دوباره احیا شد. ایجاد راه ارتباطی بین جمهوریهای ترک با عنوان راه ارتباطی کتیبه های اورخون، اجلاس کارآفرینان ترک و تاسیس خانه های فرهنگ ترک در کشورهای مختلف از پروژه هایی است که حزب عدالت و توسعه آنها را از نتایج سیاست خارجی موفق خود در حوزه آسیای مرکزی( جهان ترک ) بر می شمارد. لازم به ذکر است که در این خصوص حزب حاکم عدالت و توسعه ساختاری در سطح یک اداره وابسته به نخست وزیری تحت عنوان اداره همکاری و توسعه جهان ترک در نظر گرفته است. حزب مذکور در برنامه ها و سیاست های خود بارها اعلام کرده است که در خصوص توسعه روابط و توجه به جهان ترک، از رفتارهای احساسی دوری خواهد گزید، ولی در بیانیه های انتخاباتی آن مواضع سرشار از دیدگاههای احساسی پیرامون جمهوریهای ترک مشاهده می شود که دلیل اصلی آن را می توان توجه به آرای ملی گراها ذکر کرد.(11)

خطوط انتقال نفت و گاز باکو- تفلیس – جیهان ، باکو – تفلیس – ارزروم و باکو – تفلیس – قارص ؛ سبب افزایش بیش از پیش اهمیت آسیای مرکزی در منظر دولتمردان حزب عدالت و توسعه گردیده است.این حزب همچنین تبدیل ترکیه به کریدور ترانزیت انرژی درمنطقه و انتقال نفت و گاز آسیای مرکزی به اروپا در چهارچوب پروژه نابوکو را به مثابه اقدامی ضروری بر شمرده است. البته حزب مذکور راه حل مشخصی را برای شتاب بخشیدن به این پروژه معطل مانده ارائه نکرده و در خصوص احتمال جلب مشارکت و همکاری روسیه در اجرای این پروژه و نیز احتمال تاثیر اجرای چنین پروژه ای بر مناسبات با روسیه سخنی به میان نیاورده است. (12) از نظر پرفسور حیدر چاکماک «ترکیه دارای قدرت نفوذ و تأثیرگذازی پنهانی است که روز به روز در این مناطق موثرتر واقع می شود و گسترش می یابد.» (13)

 

3-1) ایران

روابط ایران و ترکیه مبتنی بر گذشته تاریخی است و اشتراک منافع زیادی میان این دو کشور در مسائل مختلف وجود دارد؛در واقع این روابط همیشه به دشمنان ضروری و دوستان طبیعی معروف بوده است. هر دو کشور از موقعیت خاص استراتژیک در منطقه برخوردارند که این موقعیت مرهون جغرافیایی است که در آن قرار دارند. ایران پل ارتباطی ترکیه به شرق و ترکیه پل ارتباطی ایران به غرب است.  بدون تردید تحولات درونی کشورهای ایران و ترکیه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارد. مسائل مشترک، موجبات همکاری و تعارض را میان دو کشور فراهم کرده است.

به طور کلی در سال‌های اخیر روابط ایران و ترکیه در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی رو به گسترش نهاده است، ثبات نسبی حاکم بر روابط ایران و ترکیه باعث مرتفع شدن سوءتفاهم‌ها و ایجاد زمینه‌ای مناسب برای اعتمادسازی دوجانبه شده است و همکاری‌های درازمدت آتی در عرصه‌های امنیتی، مبارزه با تروریسم و احداث خطوط لوله انتقال گاز طبیعی، مدنظر دو طرف است.در حال حاضر مجموعه تحولات داخلی در ایران و ترکیه و تحولات منطقه ای و بین المللی سبب گردیده است که روابط دو کشور از نقطه ی منفی( تنش در روابط) عبور کند و به سطح نقطه ی مثبت (اعتماد دوجانبه) ارتقاء یابد.

عرصه اقتصاد، انرژی و تجارت از مهمترین عوامل همسویی منافع ایران و ترکیه در کنار مسائل سیاسی و امنیتی است یا به بیان بهتر بازخوانی روند همکاری‌های ترکیه و ایران در طول سه دهه اخیر نشان دهنده ی مصلحت‌گرایی سیاسی و منفعت طلبی اقتصادی بوده است.نتیجتا باید اذعان نمود که در طول تاریخ روابط دو کشور در مسائل اقتصادی و فرهنگی همواره در سطح مطلوبی قرار داشته است اما در مسائل سیاسی ـ امنیتی در برخی زمانها با نوساناتی روبرو بوده است.

حزب عدالت و توسعه نیز با توجه به این واقعیات به گسترش رابطه با ایران می اندیشد و همزمان به خنثی سازی مخالفتهای کمالیست ها در ایجاد رابطه مستحکم و گسترده با ایران نیز می پردازند. 

 

2) خاورمیانه

1-2) عراق

روابط ترکیه و عراق نیز تحت تأثیر مولفه هایی است که از جمله چشمداشت ترکیه به شمال و استان های نفت خیز عراق ، اختلاف بر سر آب رودخانه های دجله و فرات و مسئله کردها مهمترین آنها می باشد.

ترکیه در مورد مسائل عراق جدید علاوه بر اصول سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی بر اصل حقوقی نیز تکیه دارد.حزب عدالت و توسعه سیاست های مرتبط با عراق را بر پایه صلح، امنیت، دموکراسی و ثبات قرار داده و معتقد است که در این حوزه ها ترکیه باید نقشی فعال داشته باشد و در مقام یک کشور مدعی ظاهر گردد. این حزب در خصوص مسائل شمال عراق، ضمن تأکید و توجه خاص به حقانیت و ضرورت اعاده حقوق ترکمن ها، هر سه قوم ترکمن، کرد، و عرب ساکن در منطقه را خویشاوندان ترکیه محسوب می کند و برای گسترش مناسبات تجاری با آنها اهمیت زیادی قائل است.(14) اوضاع نابسامان عراق و فشارهای خارجی دو عامل اصلی در احیای هویت کردها بود که ترکیه را وادار کرد از علایق ملی گرایانه و همگون ساز خود اجتناب کند.سیاست حزب عدالت و توسعه در برابر عراق همواره متأثر از الگویی است که در آن مشارکت حداکثری ترکیه در تأمین ثبات و امنیت عراق لحاظ شود.

عراق برخلاف سایر کشورهای منطقه خاورمیانه،از نظر اکثر احزاب اپوزیسون ترکیه جایگاه ویژه ای دارد؛ برای نمونه حزب جمهوری خواه خلق در مسائل خاورمیانه اولویت اول را به عراق قرار می دهد و در ارتباط با عراق ؛ تروریسم ، مسائل شمال عراق ، کرکوک و دفاع از حقوق ترکمن های عراق در کانون توجه این حزب قرار دارد.(15)

 

2-2) سوریه

دو کشور سوریه و ترکیه از ابتدای تاسیس تا کنون از مناسبات گرم و دوستانه کمتر برخوردار بوده اند و روابط میان این دو همواره با تعارض و اختلافاتی همراه بوده است.طی چند سال گذشته ، سوریه خشونت راهبردی خود را نسبت به ترکیه تغییر داده است و تحت فشار ترکیه ، رهبر حزب کارگران کردستان را که جدایی طلب و جنبش خشونت آمیز را در ترکیه بود را از سوریه اخراج و سپس منجر به دستگیری وی شد.

یکی از چالش های اساسی در روابط فعلی و به صورت حادتر در وابط آینده ترکیه و سوریه (همچنین عراق ) مسئله کنترل آب رودهای دجله و فرات توسط ترکیه می باشد که همواره به عنوان اهرم فشاری به این کشورها و کسب امتیازات سیاسی بوده و پیش بینی می گردد تکمیل پروژه گاپ فرصت بیشتر ی را برای این کشور در زمینه های اقتصادی و سیاسی فراهم نماید.

به هر ترتیب با در نظر گرفتن تقلیل در سطح تنش ها میان دو کشور اما به دلیل اهمیت وافر موضوعات مورد تنش در تعاملات دو کشور به مثابه آتشی در زیر خاکستر باید نگریست که هر آن با نسیم کوچکی امکان شعله ور شدنش وجود دارد.اما تحولات جدید در خاورمیانه ، تغییر نگارش سیاسی در هیئت حاکمه سوریه به همراه تحولات حادث شده در درون جامعه سیاسی ترکیه باعث شده است که دو کشور تعارضات گذشته را تا حدودی کنار گذاشته رو به تعامل با یکدیکر بیاورند به نحوی که ترکیه حاضر شده است میانجی صلح میان اسرائیل و سوریه واقع شود که هریک اهداف مختلفی را در این فرایند دنبال می کنندبه بیانی دیگر در سالهای اخیر ترکیه و سوریه به عقلانیتی عمل گرایانه رسیدند که مشکلات خود را برجسته نکنند و حتی بر کمرنگ بودن و بی اهمیت بودن اختلافات گذشته تأکید کنند و حتی بر کم رنگ بودن اختلافات گذشته تأکید کنند و رو به سوی تنش زدایی و عادی سازی روابط دوجانبه بیاورند.(16)

 

3-2) اسرائیل و فلسطین

ترکیه پس از شکل گیری اسرائیل این رژیم را به عنوان کشور به رسمیت شناخت اما با توجه به اصل مداخله نکردن در منازعات منطقه روابط چندان مستحکم و گسترده ای را با این رژیم برقرار ننمود اما وقوع انقلاب ایران در سال 1979، وجود عراق با زیاده خواهی های صدام ، سیاست های سوریه در برابر استان هاتای و حمایت از پ.ک.ک و غیره بخشی از واقعیت هایی بود که ترکیه را بر آن داشت تا روز به روز در بیست ساله گذشته به اسرائیل نزدیک تر شود ؛ به گونه ای که روابط میان دو کشور در اواسط دهه 1990 به نقطه اوج خود رسیده بود. تل آویو و آنکارا را به این اجماع رساند تا برای کنترل سیاست های برخی کشورهای منطقه به همکاری های راهبردی – امنیتی بیشتری با هم روی آورند.

روابط ترکیه از نقطه اوج خود در اواسط دهه 1990 در حال پایین آمدن است . ترکیه هنوز در پی دستیابی به فن آوری نظامی اسرائیل است و نفوذ لابی قدرتمند اسرائیل در ایالات متحده را جلب خواهد کرد.

ترکیه و اسرائیل در زمینه تولید تجهیزات نظامی ، تبادل اطلا عات ، آموزش مشترک ، تبادل کارکنان نظامی جهت نظارت بر تمرینات نظامی ، تولید هواپیماهای بدون خلبان ، بهینه سازی هواپیماهای F4  و F5 ترکیه در اسرائیل و ورود ناوگان های جنگی به بنادر یکدیگر همکاری نزدیکی دارند.(17)

از نگاه ترکیه حفظ موازنه دقیق در برخورد با مسئله فلسطین و اسرائیل از بنیادی ترین اصول دستگاه سیاست خارجی باید محسوب گردد که حزب عدالت و توسعه با زیرکی و واقع بینی در خور تحسین این سیاست را نیز در منطقه جامه عمل می پوشاند.

اقدام میانجیگری ترکیه نیز به نظر می رسد که از جنس سنت دیپلماسی ترک است ؛ یعنی ظرفیتهای حل و فصلهای خود در جهان اسلام را به غرب نمایاندن و از این طریق غرب را به معامله با خود کشانده اند(18) و از این لحاظ میانجی گری متاع ارزشمندی برای چانه زنی و معامله برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف سیاست خارجی این کشور به حساب می آید.

 

4-2) کشورهای حوزه خلیج فارس

ترک ها و عربها پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی با خصومت متقابل به یکدیگر نگاه می کردند ؛ علاوه بر این جغرافیای ترکیه نقش مهمی در افزایش مشکلات میان همسایگان عربش در شرق و جنوب دارد.

در دوران پس از سقوط شوروی اهمیت راهبردی خاورمیانه به خاطر بی ثباتی منطقه ای ؛ در دنیا بیشتر شده است و ترکیه مجبور شده است همسایگان عربش را با روشی بیشتر از بی اعتنایی دفاعی بنگرد.این سیاست آنکارا درحالی مطرح می گردد که ترکیه جدایی مستمر میان مجموعه کشورهای عربی که از نظر ترکیه وضع موجود اعراب وضعیت قابل قبولی است ، به عنوان یکی از اصول سیاستهای منطقه ای ترکیه محسوب می گردد.

به هر حال ترکیه یک خیز جدی برای نزدیکی به عربستان و اعضای شورای همکاری خلیج فارس برداشته است و سیاست حزب عدالت و توسعه در این زمینه مبتنی بر اصل اتخاذ سیاست منطقه ای پویا و پیشگیرانه می باشد.

 

3) قفقاز

منطقه قفقاز از دو بخش از اعلام مواضع حزب عدالت و توسعه مورد بحث قرار گرفته است که عبارتند از: 1- جهان ترک 2- سیاستهای انرژی. این حزب معتقد است بروز هرگونه بحران و تعارض در این منطقه بر منافع ترکیه تاثیر می گذارد و از این رو خواهان حل و فصل بحرانهایی مانند قره باغ و آبخازیا می باشد و تلاشهای سازنده ای را نیز انجام می شود. ایجاد ارتباطات، سیاسی، تاریخی و اقتصادی تحت عنوان سیاست بازگشت به قفقاز قلمداد می شود. حزب مدعی است که همکاریهای اقتصادی با این منطقه منجر به امنیت منطقه ای می شود.

همچنین توجه به حقوق اقوام ترک تبار که به صورت اقلیت در کشورهای غیر ترک زندگی می کنند هم در سیاست های حزب عدالت و توسعه در قفقاز قرار گرفته شده است.(19)

این منطقه از بعد اقتصادی به طور اعم و انرژی به طور اخص برای ترکیه بسیار حائز اهمیت است و سرمایه گذاری های بسیاری در این منطقه صورت پذیرفته است و اجرای پروژه های بزرگ خطوط لوله انتقال انرژی دریای خزر به اروپا در این راستا قابل ارزیابی است.

امضای توافقنامه در حوزه های مختلف و با چهارچوب سه گانه ( ترکیه – گرجستان – آذربایجان) هم در سیاست های حزبی به چشم می خورد. همچنین در سایه تماس مستمر و همکاریهای روزافزون با گرجستان، بندر باتومی گرجستان، فرودگاه خود را بر روی پروازهای مختلف ترکیه گشود و سفر به این شهر گرجی، مانند یک پرواز داخلی برای ترکیه محسوب می گردد.[8](20)

 

1-3) ارمنستان

دو کشور ترکیه و ارمنستان دارای 325 کیلومتر مرز مشترک هستند و پیشینه روابط دو کشور تحت تأثیر متغیر ادعای ارمنستان درباره کشتار ارامنه ها توسط ارتش عثمانی است.در بیانیه حزبی عدالت و توسعه، جمهوری ارمنستان تنها کشوری ذکر شده است که برقراری روابط همسایگی با آن دارای مشکل است.حزب بر این باور است که روابط ترکیه با جمهوری ارمنستان به شدت تحت تاثیر دایاسپورای ارامنه جهان است لذا خواستار خروج روابط دو کشور از سیطره این دایاسپورا می باشد. در خصوص ادعای نسل کشی ارامنه توسط ترک ها در سال 1915 حزب عدالت و توسعه  خواهان تشکیل کمیسیون بررسی های تاریخی و استفاده از کارشناسان بی طرف جهت حل و فصل دائمی و پایدار در مجامع بین المللی می باشد. بحران در روابط ترکیه با ارمنستان به این جا ختم نمی شود؛ و به پیامدهای منطقه ای گسترده ای ارتباط دارد، مانند رابطه ترکیه با آذربایجان و اختلافات لاینحل مناقشه قره باغ که منجر به بسته شدن مرزهای ترکیه و ارمنستان از سال 1993 شده است. (21)

عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه در پی سفر تاریخی عبدالله گول به ایروان به بهانه تماشای مسابقه فوتبال بین ارمنستان و ترکیه از سری مسابقات مقدماتی جام جهانی 2010 در اواخر سال گذشته میلادی آغاز شد. و با فراز و فرودهای مختلف همچنان در جریان است. در این بین مشکلات مختلفی از جمله مخالفت های داخلی در دو کشور، مخالفت مردم و دولت آذربایجان و اختلاف نظر طرفین در باب برخی موضوعات این روند را با مشکلاتی همراه کرده است. با این وجود، مقامات  آنکارا و ایروان بارها تمایل خود را به عادی سازی روابط ابراز داشته و در آخرین تحول از این دست اقدامات طی ماههای اخیر، بین نمایندگان وزرای خارجه ترکیه، ارمنستان و بخش فدرال وزارت امور خارجه سوئیس با انتشار بیانیه مشترکی زیر عنوان «فرایند عادی سازی روابط آنکارا-ایروان» بر مقصود خود تاکید کرده اند. در این بیانیه تاکید شده که طرفین به صورت تدریجی و براساس جزئیاتی که در «نقشه راه» عادی سازی روابط به آن اشاره شده روابط خود را به تدریج از سر خواهند گرفت.(22)

 

4) یونان

جمهوری ترکیه اغلب در دوره های مختلف بر اساس اصل «صلح در وطن ؛ صلح در دنیا» خواستار صلح و ثبات در غرب و شرق خود بوده است.البته در این میان یونان به سبب پاره ای اختلافات تاریخی استثناء است.رابطه ترکیه با یونان در طول تاریخ با تنشهای زیادی روبه رو بوده است و مهمتریت عوامل ایجاد کننده این تنش ها بی شک مسئله قبرس و تحدید فلات قاره دریای اژه می باشد . ترکیه و یونان به عنوان دو عضو ناتو در شاخه جنوب شرق این سازمان نظامی، همواره روابط پر تنشی داشته اند یونانی ها سیاستهای ترکیه در مورد قبرس و یونان را تجاوزگرانه نامیده و معتقدند که ترکیه به محض مهیا شدن شرایط ، به زور اهداف خود را تامین خواهد کرد . (23)

روابط دو کشور بر سر قبرس از سال 1954 که گروه تروریستی ایوکا یونانی ، حمله به ترک های قبرس را شروع کردند رو به وخامت بوده است و این روند نه تنها تا زمان تشکیل جمهوری قبرس در سال 1959 بلکه تا هم اکنون نیز ادامه داشته است. روابط ترکیه و یونان در پی زلزله های سال 1999 در هر دو کشور و از طریق دیپلماسی زلزله بهبود پیدا کرد و مهمترین تأثیر روابط دو کشور ؛ تغییر تصویر یونان به عنوان یک دشمن در ذهن مردم ترکیه بوده است.

به هر ترتیب در ژانویه 2000 وزیر امور خارجه یونان بعد از 38 سال از آنکارا دیدن کرد و در مورد محیط زیست، تروریسم، مهاجرت غیر قانونی موافقتنامه امضا کردند و در مقابل عبدالله گول و سپس اردوغان بعد از 43 سال از آتن دیدار کردند و این باعث ایجاد فصل جدیدی در روابط دو کشور گردید. این حرکت به وسیله گامهای مهم دیگری تکمیل شده که شامل حذف درگیری در طول مرزها، طرح ایجاد یک بزرگراه از غرب یونان به استانبول، موافقتنامه همکاری در مورد انتقال نفت دریای خزر، انتقال گاز از ترکیه و یونان به شرق اروپا، همکاری در مورد مبارزه با تروریسم در المپیک 2004 آتن، همکاری در مورد حوادث طبیعی، همکاری در مورد برگشت مهاجران غیر قانونی به کشور.(24) اما مباحثات هر دو طرف هنوز در مورد منازعات مربوط به دریای اژه ادامه دارد، اما هر دو کشور بحث در مورد روابط ترکیه و یونان را خارج از کانون توجه مردم انجام می دهند. و به دنبال تقویت و طرح مکانیزمهای خاص در روابط ترکیه و یونان هستند.(25)

 

5) قبرس

قبرس دارای دو گروه طایفه ای یونانی و ترک است که با تعهدهایی از طرف انگلیس، یونان و ترکیه در سال 1960 نظام جمهوری در این کشور برقرار شد. تغییر این نظام، بدون موافقت این کشورها امکان پذیر نیست. کودتای نظامی سال 1974 بر ضد اسقف ماکاریوس، رئیس جمهور این کشور و طرح درخواست وحدت آن با یونان، زمینه مداخله نظامی ترکیه را در ژوئیه 1974 فراهم آورد. در نتیجه، بخش شمالی قبرس به دست ترکیه اشغال شد و از آن زمان مسئله قبرس، نه تنها میان طرفین بلکه میان ترکیه و یونان نیز یک مانع جهت گسترش روابط محسوب می شود

به طور کلی عملکرد حزب عدالت و توسعه در خصوص قبرس براساس شرایط ذیل مورد بررسی می باشد: تلاش برای حذف تحریم از سوی سازمان های بین المللی و کشورهای غربی علیه قبرس شمالی، حمایت از طرح کوفی عنان وحمایت از حزب میانه رو جمهوریخواه ترک در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری قبرس شمالی[10]؛ و همواره بدنبال نفی سیاست های انفعالی و قبول سیاست فعالانه است.

 

نتیجه گیری

هر چند که سنت رئالیسم سنگ بنای سیاست خارجی ترکیه در دهه های گذشته بوده و ترکیه از معدود کشورهایی در منطقه پیرامونی خود بوده است که سیاست خارجی خود را کمتر عرصه تاخت و تاز رقابت های داخلی خود کرده است. اما متوازن سازی سیاست خارجی ترکیه به همراه واقع گرایی که ذات و جوهره سیاست خارجی ترکیه در دوره جمهوری بوده، نمایی جدید از سیاست خارجی را به این کشور شرقی- غربی بخشیده است. به عبارت بهتر، دیگر نمی توان همانند ساموئل هانتینگتون تمایل ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا را «به گرفتن کاسه گدایی در دست» تشبیه کرد. بلکه به مانند جیمز روزنا باید باور داشت که ترکیه امروزه تبدیل به مرکزی برای تقویت دموکراسی در خاورمیانه و جهان اسلام شده است. در اخر باید این جملات را گراهام فولر به عاریت گرفت که؛ از میان دولت های منطقه ، از بالکان جنوبی گرفته تا خاورمیانه و قفقاز ، ترکیه بیشترین پیشرفت را از نظر رضایتمندی در رشد دموکراسی ، بهبود روابط با همسایگان ، توسعه اقتصادی و ارتباط با اسلام سیاسی داشته است . ترکیه جدید صاحب استقلال اندیشه به سمتی می رود که مسئله کردها را حل کند و نگرش به اسلام سنتی را از نگرش کلیشه ای دولت سکولار طرفدار غرب جدا کند. ترکیه امروزه در جاده الگوی اصیل برای جهان اسلام و کسب محبوبیت بیشتر در میان بسیاری از مسلمانان دنیا است.(28)حزب عدالت و توسعه با استفاده از تمامی ظرفیت ها در پی دستیابی به منافع حداکثری برای ترکیه می باشند و در این خصوص مناطق بالکان ، خاورمیانه ، قفقاز و آسیای مرکزی را به منزله مناطق همجوار ترکیه در نظر گرفته و بروز هرگونه بحران در این مناطق را بر منافع ترکیه تأثیرگذار می داند و از این رو خواهان حل و فصل تمامی آنها است و در این راه تلاشهای ترکیه را مؤثر می داند و به همین خاطر سیاست چندوجهی مبتنی بر بازی با تمامی بازیگران را در دستور کار خود قرار داده است.

 

 

 

 

 

 

پی نوشتها :

1)مارتین ، لنوره ،" آینده سیاست خارجی ترکیه" ، ترجمه قدیر نصری ، فصلنامه مطالعات خاورمیانه ، سال دوازدهم ، شماره 3 ، پاییز1384 ، ص 163.

2) davoutoglu , Ahmet, stratejic derinlik: trukiye’nin uluslararasi konumu, basin 5, yayin: kore, istanbul, s. 137.

3) مرادیان ، محسن ، آشنایی با ترکیه ، تهران : انتشارات راشا ، زمستان 1384 ، صص99-98.

4) واحدی، الیاس،  " رویکرد احزاب بزرگ ترکیه در زمینه سیاست خارجی " ، کتاب ترکیه حال و  آینده ،  مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1387، صص: 230-229.

5) فولر ، گراهام ، الگوی استراتژیک ترکیه : افسانه ها و واقعیت ها ، گزارش راهبردی ، تهران : پژوهشکده مطالعات راهبردی ، 1386، ص18.

6) همان ، ص 16.

7) سوری ، امیر محمد ، نگرش روسیه به ترکیه: ژئوپلیتیک یا ژئواکونومیک؟ ، در محمود واعظی و حسن نقدی نژاد ، سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه ترکیه ، تهران : مرکز تحقیقات استراتژیک ، 1387، ص 160.

8) www. Washington post. Com, 6, dec, 2004.

9) سوری ، پیشین ، ص 171.

10) داود اوغلو ، احمد ،" سیاست خارجی ترکیه و راهبردهای آسیای مرکزی" ، ترجمه سید عباس هاشمی ، فصلنامه مطالعات خاورمیانه ، سال یازدهم ، شماره 3 و 4 ، پاییز 1383، صص67-56.

11) Dis politika ve siyasi partilerimiz," stratejic Analiz", ASAM Agustos 2007.

12) واحدی، پیشین ، صص 242-241.

13) واحدی ، الیاس ، ترکیه و آسیای مرکزی ، کتاب ترکیه حال و  آینده ،  مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1387، ص 113.

14) واحدی، " رویکرد احزاب بزرگ ترکیه در زمینه سیاست خارجی" ، پیشین ، صص 230-229.

15) همان ، ص 228 .

16) واعظی ، محمود ، "روابط ترکیه و سوریه : از تعارض تا تعامل" ، در محمود واعظی و حسن نقدی نژاد ، سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه ترکیه ، تهران : مرکز تحقیقات استراتژیک ، 1387، صص 79-58.

17) مرادیان ، پیشین ، ص 117.

18) طاهایی ، سید جواد ،" مثلث صلح ؛ میانجیگری ترکیه در گفتگوهای صلح بین اسرائیل و سوریه" ، در محمود واعظی و حسن نقدی نژاد ، سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه ترکیه ، تهران : مرکز تحقیقات استراتژیک ، 1387، ص 108.

19) ASAM, OP. Cit.

20) واحدی، " رویکرد احزاب بزرگ ترکیه در زمینه سیاست خارجی" ، پیشین ، ص 245.

21) Aybet , Gulnur, "turkey and the EU after the first year of negotiaons. Reconciling internal and External policy challenges" , security dialogue 2006, Vol, 37, P.7.

22) www. Haber 10. com. tr 18 oct 2008.

23) مارتین ، پیشین ، ص 161.

24) دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، جمهوری ترکیه، تهران: انتشارات وزارت خارجه، 1386، ص 250.

25) Aybet , Op.Cit , p.5.

26) حسن نقدی نژاد، «تعامل و تقابل اسلامگرایان و کمالیست ها در سیاست خارجی ترکیه»، کتاب: سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، 1387، ص 39.

27) مولوی ، پیمان و رضا صولت ،"نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری قبرس شمالی" ، گزیده تحولات جهان 36 ، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1384، ص 113.

28) فولر ، پیشین ، ص 21.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد