ریشه یابی جریان انحرافی

ریشه یابی جریان انحرافی   

(فعالین این جریان در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد نه تنها پروژه عبور از رهبر و روحانیت که پروژه عبور از اسلام و جایگزینی آن با پان فارسیسم را کلید زدند .   

اسفندیار رحیم مشاعی از طرف زرتشتیان پارسی تبار هند ساپورت میشود همچنانکه اردشیر جی ریپورتر میشد وگر نه خنده دار است اگر بگویند که میرود مرتاض ببیند.)

کودتای آن زمان علیه قاجار بود و این زمان علیه جمهوری اسلامی و نه به نفع دموکراسی بلکه به نفع فاشیسم و دیکتاتوری  .

          

اسفندیار رحیم مشایی                     اردشیر جیریپورتر

 در اسفند 1299 کودتایی با همکاری سید ضاء و رضا خان میرپنج علیه قاجار رخ داد پنج سال بعد بسال 1304 مجلس موسسان تشکیل و رضا خان میرپنج به شاهی رسید .

اما آیا این قزاق بیسواد‍‍‍‍ِ بی ریشه توان و درایت چنین کار بزرگی را داشت؟

 یا او و سید ضیاء مهره های صفحه شطرنج  قدرت بریتانیا بودند که مردی باهوش و شیطانی بازیش می داد ؟

 در عهد ناصری ( دوره حکومت ناصر الدین شاه قاجار ) شخصی جوان ازهند وارد ایران شد .

او از زرتشتیان پارسی تبار ساکنِ بمبئیِ هندوستان در زمان استعمار بریتانیا بود . طبیعتا او شهروند بریتانیا محسوب میشد.

پدر و پدر بزرگش در روزنامه رویترز خبرنگار بودند برای همین نام خانوادگیشان ریپورتر شد .

واژه "جی" هم به معنای سرور و آقا است . چون این خاندان از طبقه برهمن ( بالاترین طبقه در نظام کاستی و طبقاتی هند و از اشراف هند ) بودند .

پدرش ، پدر بزرگش و هم خودش ( و بعدها پسرش شاپور جی ریپورتر ) همگی بلا استثنا عضو سازمان اطلاعاتی بریتانیا بودند و با خاندان روچیلد ارتباط نزدیک در حد خانوادگی داشتند .

روچییلد ها بزرگترین خاندان یهودی جهان هستند که در بنیان گذاری اسرائیل مهمترین نقش را داشتند آنها با پرداخت رشوه و قول حمایت سیاسی از بالفور،او را به ایجاد اسرائیل ترغیب کردند و بالفور بیانیه مشهور خود مبنی بر ایجاد دولت مستقل یهودی در فلسطین را قرائت کرده و پروژه ایجاد اسرائیل وارد فاز اجرایی شد .

اردشیر جی ریپورتر همان طراح کودتای اسفند 1299 است .  عضو ارشد اینتلیجنس سرویس بریتانیا که با درجه شوالیه گری ( سرتیپی ) و اخذ مدال و درجه سر ملکه انگلیس بازنشته شد .

بعد از ورود به ایران در دوره ناصری با توطئه ای رهبر زرتشتیان ایران را مسموم کرد و با ثروت و نفوذی که داشت و حمایت بریتانیا و زرتشتیان هند به ریاست زرتشتیان ایران رسید و به عنوان نماینده زرتشتیان همراه هدایای ویژه به کاخ ناصر الدین شاه وارد شد

اجدادش که از شاهزادگان ساسانی بودند صدها سال پیش با خفت از پادشاهی ایران کنار گذاشته شده بودند و حسرت پادشاهی و  کاخ نشینی ، حسرتی هزار ساله بود برای اردشیر جی ریپورتر .

او اکنون دوباره به دربار و مقر پادشاهی نزدیک شده بود .

ریپورتر در کنار سالها مطالعه و تحقیق در ایران به همراه شبه روشنفکران غربگرا  و دیگر جاسوسان بریتانیا لژهای فراماسونری را پایه گذاری نمود .

دهها سال گذشت و دوره احمد شاه رسید .

احمد شاه حاضر نشد قرار داد 1919 را امضا کند قرار داد تحت الحمایه شدن ایران زیر چتر بریتانیا .

بااین قرار داد ایران شبه مستعمره بریتانیا میشد و مداخلات بریتانیا در ایران کاملا وجه قانونی و حقوقی پیدا می کرد و تبدیل به حقی برای این کشور می شد و دیگر مداخله شمرده نمی شد .

ممانعت از امضای قرار داد توسط احمد شاه که بزرگترین خدمت این شاه جوان به ایران بود ،جلوی مستعمره شدن ایران را گرفت اما پادشاهی اش را بر باد داد.

پروژه ایجاد حکومت بریتانیایی و سرسپرده به رهبری ریپورتر کلیدخورد .

ریپورتر شخصا سالها به آموزش رضا شاه پرداخت ( در وصیت نامه اش که ازطرف وزارت امور خارجه ایران و وزارت خارجه بریتانیا بعد از پنجاه سال منتشر شد ، صراحتا به این مساله اشاره کرده است ). خودش در جایی دیگر ( پس از تحکیم قدرت رضا خان بعنوان پادشاه ) که با او به مشکل خورده بود،  صراحتا می گوید: من چهار سال به این الاغ در چادر قزاقها درس داده ام و آموزشش دادم حالا برای من شاخ و شانه می کشد؟!

نهایتا کودتای اسفند 1299 اجرا و روند تاریخ ایران تغییر میکند قاجاریه اسلامگراکناررفتند و پهلوی به قدرت رسانده شد با افکار باستان گرایانه و پان فارسیستی  و اسلام ستیزانه .

سالها بعد بسال 1332 که مصدق عملا محمد رضا شاه را کنار گذاشته بود کودتای دیگری رخ داد.

هدایت کننده  و رهبر کودتا که بود ؟ شاپور جی ریپورتر  پسر اردشیر جی ریپورتر

پدر و پسر در جریان دو کودتا حاکمت پدر و پسری دیگر را تثبیت کردند تا پارادوکس  پارسگرایی - غربگرایی تداوم یابد.

جریانی به ظاهر میهن دوست و در اصل میهن فروش ، اجنبی پرست و انحرافی .

جریانی که از سوی ریپورتر ها این زرتشتیان پارسی تبار هندی-بریتانیایی و دهها نخبه زرتشتی پارسی تبار ساکن هند و بمبئی (که همگی هم تبعه بریتانیا بودند)  ، طی یک سده مسیر تاریخ ایران را به انحراف کشاند.

جریانیکه سیاست یکدست سازی ایران ازطریق نابودی هویتی ترکان ،اعراب و دیگر ایرانیان غیر فارس را تئوریزه و اجرا نمود.

 تا اینکه با انقلاب 57 موقتا محدود شد و سعی کرد چراغ خاموش حرکت کند .

اما کاملا حذف نشد . افرادی از هر سه جناح راست و چپ و اپوزیسیونِ ملی گرا دراین جریان حضور داشتند و فعالیت می کردند  شیخ الاسلامی ، بنیاد و خاندان محمود افشار ،سازگارا ، نوری زاده و نهضت آزادی از اپوزیسیون داخل و خارج بطور مستقیم در این جریان فکری سهیم بودند .

 جلائی پور و خاتمی از اصلاح طلبان و  حداد عادل و دکتر ولایتی از جناح اصولگرا نیز ازنظر فکری با  جریان نزدیک بودند .

 امروز اسفندیار رحیم مشاعی  هدایت جریان انحرافی در داخل را با سوء استفاده از روابط فامیلی خود بعهده گرفته است . توجه به مراسمها و آئین های مورد توجه مشاعی و گروهش و تلاش برای احیای سنن باستانی که در دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد آغاز شد نشانگر ساختار فکری آنهاست .

اسلام زدایی آغازشده تا جایی که مشایی می گوید دوره اسلامگرایی گذشته همچنانکه دوره استفاده از  اسب و قاطر گذشته .

فعالین این جریان در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد نه تنها پروژه عبور از رهبر و روحانیت که پروژه عبور از اسلام و جایگزینی آن با پان فارسیسم را کلید زدند .   

اسفندیار رحیم مشاعی از طرف زرتشتیان پارسی تبار هند ساپورت میشود همچنانکه اردشیر جی ریپورتر میشد وگر نه خنده دار است اگر بگویند که میرود مرتاض ببیند.

کودتای آن زمان علیه قاجار بود و این زمان علیه جمهوری اسلامی .

مشایی ،  ریپورتر  دوره معاصر است و تلاش می کند  احمدی نژاد را به زعم خود به رضا خان عصر نو تبدیل کند.

پس ساده انگارانه است اگر فکر کنیم جریان انحرافی که این همه سر و صدا کرده ،به چهارتا مرتاض و جادوگر و رمال و جن گیر  خلاصه شود

..